کد مطلب:161342 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:173

عاقبت عبیدالله ابن زیاد
او والی كوفه در زمان حادثه ی عاشورا بود، كه شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش به دستور او صورت گرفت. ابن زیاد را «ابن مرجانه» هم می گویند؛ زیرا نام مادرش كنیزی زناكار و مجوسی به نام مرجانه بود.

او از سران مشهور اموی بود كه در سال 54 هجری، از طرف معاویه به حكومت خراسان منصوب شد. در سال 56 از آنجا معزول و به حكمرانی بصره گماشته شد. پس


از مرگ معاویه و روی كار آمدن یزید، وقتی نهضت مسلم بن عقیل در كوفه آغاز شد، با حفظ سمت، والی كوفه نیز شد و اوضاع را تحت كنترل خود درآورد و مسلم بن عقیل را به شهادت رساند.

پس از حركت امام حسین علیه السلام از مكه بسوی عراق، وی عمرسعد را با لشكری به جنگ با آن حضرت گسیل داشت. [1] .

ابن زیاد پس از مرگ یزید، ادعای خلافت كرد و اهل بصره و كوفه را به بیعت فراخواند، ولی كوفیان دعوتگران او را از شهر بیرون كردند. وی سپس از بیم انتقام، فراری شد و مدتی به شام رفت. همزمان با نهضت توابین، مأموریت سركوب توابین را یافت. [2] در سال 65 هجری با لشكری به جنگ سلیمان بن صرد رفت و در عین الوردة با او درگیر شد.

پس از آن، ابن زیاد در شام بسر می برد. از طرف عبدالملك مروان كه تازه قدرت شام را بدست گرفته بود، برای مسلط شدن بر عراق، مأمور سركوبی قیام مختار شد. مختار نیروهایش را آماده كرد و فرماندهی آن را به ابراهیم بن مالك اشتر داد.

دو لشكر با هم درگیر شدند و ابراهیم با شجاعتی كه داشت، لشكر ابن زیاد را متواری ساخت و تعدادی از فرماندهان و سربازان او را به هلاكت رساند. تا سرانجام به سراغ عبیدالله ابن زیاد رفته و با ضربت شمشیر، او را دو نیم ساخت [3] و سر بریده اش را برای مختار هدیه آورد. جسد آن خبیث را با آتش سوزاندند. [4] ابن زیاد در آن روز 39 سال داشت و روز جنگ لشكر مختار با ابن زیاد روز عاشورای سال 67 هجری بود كه ابن زیاد نیز در همان روز كشته شد.



[1] سفينة البحار ج 1، ص 580.

[2] معارف و معاريف ج 4، ص 1530.

[3] تجارب الامم ج 2، ص 163.

[4] كامل ابن اثير ج 4، ص 264.